علی اکبر جانعلی اکبر جان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه سن داره

علی اکبر یادگار امام حسین (ع)

پایان پنج ماهگی

1392/6/7 9:53
نویسنده : مامان محبوبه
183 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر گل پسر عسل خاله

یک هفته هست که وارد ماه ششم زندگیت شده ای و این روزها خاله ای حال و احوال خوشی ندارهآخ و نشد که این پست را به موقع بگذارم. عذر خاله را بپذیر علی اکبر گلم.

پنج ماهگیت مبارکـــــــــــــ.هوراهوراهورا

این روزها خیلی شیطون و تو دل برو شده ای . دلت می خواهد که همیشه کنارت باشیم و با شما صحبت بکنیم.

младенецبا باباحاجی دنیایی دارید که نگو و نپرس دوتایی با هم بازی می کنید و وقت هایی که باباحاجی مشغول صحبت با بقیه هستند محو صحبت هاشون میشی و اگه طولانی بشه اعتراض می کنی که چرا با شما صحبت نمی کنند.

младенецمامان جون هر روز صبح منتظر شماست تا از در وارد میشی بغلت میکنه و کلی قربون صدقه ات میره و باهات بازی می کنه. وقتایی که مامان جون میخواد کتاب بخونه و عینک می زنه شما خوشت نمیاد و گریه می کنی.

младенецمامان محبوبه کلی برات شعرهای خوشگل میخونه و هفته پیش هم از ها.یپر استار برات یه کتاب خیلی قشنگ گرفته بود.

младенецو بابا حسین که تا از سر کار میاد مشغول بازی با شما میشه و شما هم حسابی براش میخندی و با هم جیغ و داد می کنید. بازی های بابایی خیلی هیجان انگیزه و شما عاشق بازی کردن با بابایی هستی.

خدا رو بابت نعمت وجود شما بسیار بسیار شاکریم. الحمدلله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

فاطمه مامان زهرا مسافر كربلا
29 شهریور 92 2:13
گل پسر سه چهار وز ديگه شش ماهه مي شي ، مي ري واكسن شش ماهگي مي زني ، مرد مي شي اون وقت .
شش ماهه كه شدي ديگه براي مامان جونت يه مفهوم ديگه پيدا مي كني ، روضه مجسم مي شي براش طفل شش ماهه .
شش ماهگيت مبارك پيشاپيش علي اكبر جان كه از اين پس علي أصغر را زنده مي كني .


مرسی خاله جونی
با شنیدن اسم نوزاد شش ماهه دل آدم آتش می گیرد چه برسد به دیدنش وقتی که آروم آروم آب می خورد