عید فطر
سلام بر گل پسری
گلخنده شوال به ناهید مبارک
ابروی خوش ماه به خورشید مبارک
آمد خبر از عرش وداع رمضان است
عید است به یاران خبر عید مبارک
چهارشنبه ظهر ما با مامان جون و بابا جون و دایی حمیدرضا راهی روستای دوست داشتنی آهو شدیم و چون که قرار نبود شما بیایید مسافرت من و دایی وداع سختی با شما کردیم.
روز پنجشنبه با بابا حسین که صحبت کردم حسابی مشکوک می زدند و احساس کردم که در راه هستید. شب عید که ما هم اومدیم خونه مامان جون شما هم اونجا بودی و حسابی خوشحال شدم.
خانه باباحاجی در آهو
درخت هلو انجیری باغ باباحاجی
دشت هزارخانی
باغ عمومحسن- دشت هزارخانی (روز شنبه ناهار دسته جمعی به هزارخانی رفتیم)
صبح روز عید هم با اصرار من شما هم برای نماز عید اومدی و اولین نماز عید رو با حضور شما توی فضای باز جلوی حسینیه آهو خوندیم. شما هم موقع قنوت نماز آواز می خوندی و خوشحال بودی. شما کوچولوترین نمازگزار روز عید آهو بودی. با شیرداغ محلی و کیک هم افطار کردیم که خیلی خوشمزه بود. بعد هم به رسم آهویی ها زنعمو زیبا برای صبحانه آش جو درست کرده بود و بدین ترتیب با ماه مهمانی خدا وداع کردیم.
روز عید هم برای مامان جون مهمان اومد و شب هم شما رفتید خونه مامان سیما و شب پیش عمو و عمه ها بودی.
و اینچنین اولین عید فطر شما به سلامتی برگزار شد.